دی 1393
کریسمس مباااااااااااااااااااااارک گل پسرم وقتی رفتیم بازار یه درخت کریسمس بزرگتر از قدت که توی شیشه بود و همش روش برف میومدو دیدی و بهم گفتی واست بخرم بزاریم تو اتاقت که تو اتاقت برف داشته باشی هنوز نمیدونم خریدنش واست لازمه یا نه خودم که بچه بودم کوچیکشو داشتم زیرشم تراش داشت تو مدرسه کلی باهاش کیف میکردم قربونه اون خنده های عسلیو موهای قوقولیت بشم که وقتی از خواب پا میشی اینقدر سرحالی هنرنمایی های کیارش جونم روز جمعه و رفتن به بازار ماهی فروشا با مامان زهرا جون وبعدشم رفتیم خونه ی خاله مه لقا جوون  ...
نویسنده :
مامان
18:28